میلاد حضرت علی اکبر (ع)

چشم شب خیره به دنبال کسی

دارد انگار کسی می آید

کودکی آمده که با دستش

پنجه بر جام بلا میسازد

کعبه از فیض قدومش خندان

مثل یک زلزله در سر دارد

علی دیگری از راه رسید

وقت آن است ترک بردارد

چشمها مات رخ زیبایش

همه در ولوله و شادی و شین

چونکه امشب به جهان آمده است

علی اکبر  ارباب  حسین "ع"

مادرش فاطمه گوید ز بهشت

کودکم تو گل زیبای منی

بین اولاد بنی هاشم، تو

اشبه الناس به بابای منی

همه شادند و خندان اما

غمی در سینه ی مولا افتاد

اشک در حلقه ی چشمان علی

خبر از حادثه ای بد می داد

به حسین"ع" گفت : عزیز بابا

کربلا میوه ی غم می چینی

پسرت را وسط گله گرگ

ارباً اربا شده اش می بینی

ارباً اربا شده یعنی اینکه

استخوانهای به هم سائیده

تکه های متلاشی شده...آه

مثل تسبیح ز هم پاشیده

 

******

کربلا ...روز عطش...ظهری گرم

پیرمردی که غمین افتاده

پدری روی دو زانو گریان

پسری روی زمین افتاده

و حسین گریه کنان گفت علی

آسمان دود شده در نظرم

اینهمه زخم چرا در تن توست؟؟

حمزه ی لشگر من ای پسرم

آه برخیز که با هم برویم

تو که از حال پدر آگاهی

اینچنینی که ز هم بگسستی

به گمانم که عبا میخواهی..

 



نظرات شما عزیزان:

مینا
ساعت21:28---20 خرداد 1393

خواهي که ببيني رخ پيغمبر را
بنگر رخ زيباي علي اکبر را
در منطق و خلق و خوي او مي بيني
با ديده ي جان محمدي ديگر را
*ميلاد شبيه ترين آينه ي پيغمبري مبارک*


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, | 19:53 | نویسنده : گروه هیئت حضرت رقیه (س) ژاله ای |